دیکشنری
داستان آبیدیک
دستگیر شده
dastgir-šode
english
1
Law
::
arrested • apprehended • seqized • captured
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دستگاه موج¬ساز
دستگاه نظارت
دستگاه نمونه گیری خودکار
دستگاه های حفاری تمام مقطع
دستگاه های قابل حمل
دستگاه های ناهمگن
دستگاه همزن مغناطیسی
دستگاه هواساز
دستگاه ویبره صفحه ای
دستگاه کندنما
دستگاه کیفری
دستگاهبافندگی
دستگاههای سورتر و پولشمار
دستگاههای منسجم
دستگیر
دستگیر شده
دستگیر کردن
دستگیره
دستگیری
دستلاف
دستم نمک نداره
دستمال
دستمال توالت معطر
دستمال سفره
دستمال گردن
دستمال کاغذی
دستمالی
دستمالی کردن
دستمزد
دستمزد اضافه کاری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید